داود ربیعی
یکی از صدها پناهجوی ایرانی هستم که شرایط سخت پناهندگی را پذیرفتم تا از زیر سایه سنگین اسلامی و دیکتاتوری جمهوری اسلامی فرار کنم. دیکتاتوری اسلامی در ایران بگونه ای ریشه دوانده که حتی در حریم خانوادهها نیز نفوذ کرده است. خانواده های تندرو و مذهبی در ایران مسلمان زاده هایی به دنیا می آورند که پس از مدتی از دین و مذهب به خصوص اسلام و قوانین اجباری و غیر انسانی اش منزجر و متنفر می شوند.
من به عنوان فردی که تا چند سال پیش چنین شرایطی را در خانواده خود داشتم از سوی پدری که همکاری نزدیکی با نظام ضد انسانی اسلامی داشت برای خدمت به این رژیم خونخوار اسلامی تحت فشار قرار داشتم.
با وجود فشارهایی که از سوی خانواده جهت هر چه بیشتر به اسلام و نظام گرویدنم بر من وارد می شد به مبارزه علیه این رژیم ادامه دادم و با استفاده از موقعیت پدرم همکاری خود را جهت کمک به رهایی هر چه سریعتراشخاصی که در بند این نظام بودند با مخالفان رژیم آغاز کردم. این حرکت من اعلان جنگ هم در مقابل خانواده تلقی می شد و هم در قبال رژیم و در نهایت برای حفظ جانم مجبور به فرار از ایران شدم.
در اثر انزجاری که ازدین و اسلام در من پدید آمده بود به کمپین “ما از مذهب روی گردانیم” ملحق شدم و به حمایت از کسانی چون خودم که از اسلام متنفر هستند پرداختم و می پردازم. این خود گوشه ای از مبارزه بر علیه جمهوری اسلامی و برای تحقق یک دنیای بهتر میباشد.
برای رهایی انسانهایی که در بند رژیم خودکامه و خونخوار و سرمایه داری ایران هستند، همگام با سایر دوستانم در حزب کمونیست کارگری ایران در حال مبارزه می باشم. به امید اینکه روزی شاهد خلاصی و رهایی مردم ایران و جهان باشیم.
با وجود شرایط سخت پناهندگی در سوئد، کماکان به مبارزات خویش ادامه میدهم. اما دراثر تبدیل شدن شرایط حاکم بر جامعه ایران به حالتی بسته و ایزوله، که هیچ ارتباطی با رسانه های جهانی ندارد با مشکلات زیادی در این راه مواجه هستم. یکی از این مشکلات، سخت بودن آگاه کردن وتصویر سازی نقض حقوق بشر در ایران برای جامعه متفاوت و فارغ از مذهب سوئدی است. در کشوری که مذهب و دین نقش چندانی ندارد و انسانها در انتخاب باورهای خویش آزاد هستند و به راحتی از اعتقادات خود سخن می گویند، سخت می شود مشکلات جامعه ای مثل ایران زیر سلطه نظام اسلامی را به تصویر کشید اما با اینحال به مبارزه و اطلاع رسانی باید ادامه داد چرا که تنها راه رهایی مردم ایران سرنگونی جمهوری اسلامی است و ما ساکنین خارج کشور سهم بزرگی در ایران مبارزه داریم و با توجه شرایط بازتر جوامع غربی، وظیفه ما است که با قدرت هر چه بیشتر و هر چه رساتر فریاد بزنیم نابود باد حکومت اسلامی ایران.