انتشار این مصاحبه را از آن جهت در نشریه و سایت همبستگی ضروری دانستیم که خوانندگان نشریه و سایت همبستگی با دیگر وظایف عبدالله اسدی آشنا شوند
انترناسیونال ضمیمه ۴۳۰
گفتگو با اعضای دفتر سیاسی
انترناسیونال: شما عضو دفتر سیاسی حزب هستید ولی در کنار کارهای سیاسی دیگرتان، دبیر فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی هستید و بخش مهی از وقتتان را برای احقاق حقوق پناهندگان صرف میکنید. به عنوان عضوی از رهبری حزب چرا مسئله پناهندگی مورد توجهتان است؟ معنای سیاسی و انسانی این تلاش چیست؟ این تلاش چه جایگاهی در مبارزه شما به عنوان یک کمونیست دارد؟
عبدالله اسدی: مسئله پناهندگی از آن جهت مورد توجه ماست که در همه جای جهان حق و حقوق انسانی پناهندگان به عنوان یک حلقه ضعیف و فرودست جامعه خیلی ساده پایمال می شود. ولی ما به تحمیل چنین شرایطی به پناهندگان مخالفیم و از حقوق برابر برای آنها دفاع می کنیم. حتی در همین کشورهای غربی که اکثرا عضو کنوانسیون ژنو هم هستند تا زمانی که متقاضیان پناهندگی رسما به عنوان پناهنده پذیرفته نشوند از کمترین حقوق و مزایای انسانی برخوردار نمی شوند. برای مثال پناهندگانی که احتیاج به عمل جراحی داشته باشند فقط بخاطر اینکه اقامت ندارند مورد معالجه و معاینات اساسی قرار نمی گیرند. اعتراض به بازداشتهای بی رویه و طولانی مدت و کم توجهی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و ادارات و مقامات امور پناهندگی، جنبه های دیگری از فعالیت فدراسیون برای دفاع از حقوق پناهندگان است. دفاع از ایجاد بهبود وفراهم کردن شرایطی بهتر درمحیط جدید برای پناهجویان از جمله فعالیتهای دیگر فدراسیون است. در جایی مثل سوئیس که دفاتر اکثر سازمانها و نهادهای بین المللی و طرفدار “حقوق بشر” مستقر است برای پناهندگان کمپهای ازلی و ابدی ساخته اند. کمپهایی که به دور آن سیم خاردار کشیده اند و به محلی برای زندگی ابدی آنها تبدیل شده است. بسیاری از کمپهای پناهندگی در سوئیس اگر اجباری نباشد نه تنها شایسته زندگی انسان نمی باشند بلکه شایسته زندگی برای حیوانات هم نیستند. به علاوه گرفتن اقامت در سوئیس کار بسیار طولانی و پرزحمتی است. دریافت پاسپورت تابعیت سوئیسی در شرایط امروز بعضا غیر ممکن شده است. در انگیس در بسیاری ازموارد متقاضیان پناهندگی را از شش تا یک سال در بازداشتگاهها نگاه می دارند. تبعیض و تحقیر و برخوردهای راسیستی به پناهجویان مخصوصا در پی شروع بحران اقتصادی از هر دوره بدتر شده است. در ایران به افغانیهای مقیم این کشور شناسنامه و کارت ملی نمی دهد و اجازه ازدواج و کار و حق تحصیل هم نمی دهند. یعنی قانونا بخش زیادی از انسانهایی را که بدلیل جنگ و ناامنی از کشور همسایه وارد ایران شده اند از پایه ای ترین حقوق انسانی محروم کرده اند.
فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی اساسا برای دفاع ازحق و حقوق پایمال شده پناهندگان و کم کردن بار فشار روی آنها در جامعه جدید تشکیل شده است و من در رأس این سازمان خود را مجری و پیش برنده اهداف سیاسی و انسانی حزب کمونیست کارگری ایران درعرصه دفاع از حقوق پناهندگی می دانم. من همیشه گفته ام فدراسیون وسیله ای است برای نجات انسانهای گرفتار، گرفتار در بازداشتگاههای طولانی مدت، گرفتار درصف انتظار برای اخذ حق پناهندگی، گرفتار در پشت دربهای بسته کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، مشاوره و آماده کردن پناهجویان برای مصاحبه و رفتن به دادگاهها و جلوگیری از اخراج و سازماندهی و متشکل کردن آنها برای دفاع از حقوق انسانی خود همه و همه عرصه های دیگری از فعالیت فدراسیون هستند که در پی انجام آنها دنیایی دیگری را بر روی پناهجویان می گشاید.
در واقع فدراسیون سازمانی است برای کمک وتاثیر گذاری بر حیات پناهجویان برای رسیدن به یک زندگی بهتر. ما کسانی هستیم و جزو سازمانی هستیم که برای دفاع از حقوق انسانی پناهندگان، خودمان را درچهارچوب سند مصوب ۱۹۵۱ کنوانسیون ژنو و پروتکل ۱۹۶۷ محدود نکردیم و علیرغم موانع زیادی که بعد از دهه نود و پایان جنگ سرد در مقابل پناهجویان بوجود آمد، از همه حقوق انسانی و برابر آنها دفاع کردیم و سیاستهای راسیستی دولتها را به نقد کشیدیم. درست در دورانی که پایان جنگ سرد را اعلام کردند و پابپای آن پایان عصر پناهندگی سیاسی را از شرق به غرب اعلام کردند، تازه عصر پناهندگی سیاسی از ایران در پی سرکوب خونین انقلاب مردم از سوی جمهوری اسلامی آغاز شده بود. در پس شرایطی که در آن دوره پیش آمده بود، تلاش کردیم تا زنان که از دست قوانین اسلامی و مردسالار فرار می کردند عملا مشمول مفاد کنونسیون ژنو بشوند. اینها در شرایطی صورت می گرفت که دولتهای غربی می خواستند براساس سیاست نسبیت فرهنگی، زنان فراری را بازداشت کنند، روسری سرشان کنند و از آنها برای گذرنامه عکس بگیرند و به کشور خود بازگردانند. ما علیه این سیاستها مبارزه کردیم و توجه جامعه را نسبت به غیر انسانی بودن سیاست نسبیت فرهنگی جلب کردیم و تصمیم این دادگاهها را به زمینه ای برای محاکمه خود آنها تبدیل کردیم.
در پاسخ به سئوال شما که چرا من به عنوان عضوی از رهبری حزب کمونیست کارگری به مسئله پناهندگی توجه دارم باید تاکید کنم که پایه و اساس حرکت حزب ما بر اساس دفاع بی قید و شرط از حرمت و حقوق انسان بنا شده است و موضوع فعالیت من در فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی تلاشی برای تحقق همین هدف است.
تا آنجایی که به معنای انسانی این تلاش ها برمی گردد، من عضو حزبی هستم که امروزی فکر می کند و کمونیسمی که حزب ما نمایندگی اش می کند با کمونیسمی که سابقا در بلوک شرق شهرت داشت کاملا متفاوت است. به همین اعتبار نگاهش هم به همه مسائل دنیای امروز جدید و متفاوت است. تشخیص تفاوت ما با آنچه که تاکنون به کمونیسم مربوطش میکردند ساده است. کافی است به برخورد حزب ما به مذهب، به برابری زن و مرد، به حقوق کودکان، به معتادین و مصرف کنندگان مواد مخدر و نگاه حزب ما به نوع دخالت طبقه کارگر درسرنوشت جامعه و تفاوتش با کل کمپ چپ تاکنون موجود نگاه کنید؛ آن وقت معنی سیاسی و انسانی دخالت و دفاع حزب ما از حقوق پناهندگان و درک علت تشکیل سازمانی مثل فدراسیون برای پیشبرد این امر آسانتر می شود.
درست در دورانی که موج جدید آوارگان و پناهندگان از ایران جریان داشت فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی برای دفاع از حقوق آنها تشکیل شد و از آن موقع تاکنون در دفاع بی قید و شرط از حقوق پناهندگان هم از نظر انسانی و هم از نظر سیاسی نقش بسیار ارزنده ای ایفا کرده است و تاثیرات بسیار مهم و تاریخی در روند زندگی آنها گذاشته است. از نظر سیاسی هم بسیار مهم بود پناهندگانی که در پس سرکوب خونین جمهوری اسلامی فرار می کردند در خارج از مرزهای ایران متشکل شوند و توجه افکار عمومی را در کشورهای محل اقامت خود به جنایت جمهوری اسلامی جلب و از حقوق پناهندگی خود بدلیل شرایط موجود در ایران دفاع کنند.
تا آنجایی که به جایگاه مبارزه خود من در دفاع از حقوق پناهندگان به عنوان یک کمونیست برمی گردد، باید تاکید کنم که تلاش من در عرصه دفاع از حقوق پناهندگان یکی دیگر از تفاوتهای ما با چپ سنتی است. بارها با این اظهارات برخورد کرده ام که گویا عرصه های فعالیتی که حزب کمونیست کارگری به آن نیرو اختصاص می دهد و برایش سازمان و نهاد درست می کند ربطی به دخالت کمونیستها ندارد. برای مثال، از نقطه نظر این جریانات چپ سنتی، برخورد ما با مذهب، با حجاب اجباری و حتی با برابری زن و مرد، دفاعمان از حقوق کودکان، و یا دیدگاه این حزب نسبت به دخالت طبقه کارگر در سرنوشت کل جامعه و یا موضوع فدراسیون و دفاع بی چون و چرای ما از حقوق پناهندگی ربطی به کمونیسم ندارد. ما برعکس فکر میکنیم که اتفاقا کمونیسم و طبقه کارگر مدافع حقوق انسانها در همه عرصه هاست. عرصه دفاع از حقوق پناهجویان هم یکی از این عرصه هاست. *