باسط عزیز، فدراسیبون سراسری پناهندگان ایرانی شرایط سخت زندگی شما را درک می کند ولی با این حال از نظر ما اعتصاب غذا اساسا روش مطلوبی برای برون رفت از شرایط سخت پناهندگی شما نیست. پناهجویانی که اعتصاب غذا را به عنوان یک روش از مبارزه انتخاب می کنند کسانی هستند که افق و امید خود را برای یک زندگی بهتر از دست می دهند و اعتصاب غذا را به عنوان آخرین راه حل انتخاب می کنند. ولی آیا شما که تصمیم دارید اعتصاب غذا بکنید و لبتان را بدوزید این راه را برای خود باز می گذارید که اگر چندین روز هم دست به اعتصاب غذا زدید و بازهم جواب رد گرفتید شرایطی بدتر از امروز پیدا نکنید؟ سال گذشته در شهرهای استکهلم و گوتنبرگ در سوئد، گروههای بزرگی از پناهجویان پرونده بسته ایرانی و دوسال پیشتر گروه بزرگی از پناهجویان افغان دست به اعتصاب غذای طولانی زدند با این وجود دولت و اداره مهاجرت سوئد تنها عکس العملی که در مقابل خواست پناهجویان نشان دادند این بود که گفتند: چنانچه هر کدام مدارک جدیدی دارید به طور شخصی در اختیار اداره مهاجرت بگذارید تا براساس شریط جدیدی که پیدا کرده اید یکبار دیگر پرونده هایتان مورد بررسی قرار گیرد. ولی هنوز که هنوز است اتفاق خاصی نیفتاده است. من می توانم جایگاه سمبلیک ۲۴ ساعت اعتصاب را درک کنم ولی نه بیشتر از این.
ازنظر فدراسیون هر کمپینی باید تاریخ شروع و پایانش معلوم باشد. باید معلوم باشد با چه هدفی دست به اعتصاب غذا می زنیم و میخواهیم با دست زدن به اعتصاب غذا چه تاثیری بر روند زندگی خود بگذاریم؟ و بالاخره اعتصاب غذا تا کی؟! پناهنده برای نجات جانش و حفظ بقا پناهنده می شود در حالی که یک اعتصاب غذای نامعلوم می تواند به عنوان یک زخم عمیق بر پیکر اعتصاب غذا کنندگان و لب دوختگان تا آخر عمر باقی بماند و هیچ وقت التیام پیدا نکند. از این رو فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی از شما و دیگر پناهجویان در ورتسبرگ که قصد اعتصاب غذا را دارید می خواهد که برای ممانعت از آسیب جسمی و حفظ سلامتی خود به اعتصاب غذا و لب دوختن دست نزنید. سازماندهی تحصن وتظاهرات، فعالیت های اینترنتی، مصاحبه با رسانه های خبری، نوشتن نامه و مطلب، مراجعه به احزاب و سازمان های دولتی و غیر دولتی و چپ و سکولار راههای بسیار بهتری برای پیشبرد مبارزه شماست. سعی کنید بحث در مورد این نوع از فعالیت ها را به میان پناهجویان ببرید و آنهارا نیزباخود هم جهت کنید و تصمیمات خود را به دیگر کمپهای پناهجویان منتقل کنید. درهنگام پیشبرد این نوع کمپین ها افراد زیادی پیدا می شوند جریان را بدست می گیرند. مطمئن باشید فدراسیون با تمام توان سازمانی و قدرت و نفوذ اجتماعی اش از خواسته های انسانی و برحق شما دفاع خواهد کرد. باسط عزیز من این نامه را هم برای شهناز مرتب و مینا احدی و محمد شکوهی دوستان دیگری در آلمان می فرستم و در شماره جدید نشریه همبستگی که این هفته منشر می شود چاپ می کنیم تا به این بحث و کارهای که باید انجام بشود دامن بزنیم.
برایتان آرزوی موفقیت می کنم
عبدالله اسدی
سوم مارس ۲۰۱۲
…………………………………………………………………………………………………………………
نامه ای از کمپ ورتسبورگ به عبده الله اسدی
سلام رفیق. من باسط هستم از کمپ وورتسبورگ
من و مسعود با هم هستیم. قبلا هم با هم تلفنی حرف زده ایم از مینا و شهناز و بچه ها بپرسید منو می شناسند. الان یک ساله تو آلمانم. بعد از خودکشی محمد رهسپار و بی توجهی بیشتر دولت آلمان می خوایم اعتراض بزرگتری از ۱۳ فوریه انجام بدیم و می خوایم لبامونو بدوزیم و در شهر چادر بزنیم و اعتصاب غذا کنیم تا جوابمونو بدن. نیاز به راهنمایی و نظر شما دارم. ما الان در حال حاظر ۶ نفریم ولی تصمیممونو گرفتیم. البته تا چند روز دیگه هم با مینا احدی و بچه های المان هماهنگ کردیم که یه آکسیون هم دوباره راه بندازیم ولی نظر ما اینه که ما هم قبل از اکسیون این کارو بکنیم. از شما می خوایم اگر ممکنه راهنمایی کنید و به ما بگید اگر قبلا چنین کاری در المان انجام شده نتیجش چی بوده؟ و خودتون مسلما بهتر می دونید اینها با زمان دارن زندگی ها رو نابود می کنند و ما رو اخته. ولی ما نمی خوایم مشمول زمان بشیم و ۴ سال بلاتکلیفی و بعدشم دلیل ردیمون عدم باور قاضی باشه.
منتظریم و ممنون