ناسیونالسیم یک باور و نا آگاهی بسیار مخرب است که جامعه را به توحش می کشاند. ناسیونالیسم تفکر و تهدیدی است از سوی سیستم فکری مشخصی برای فروپاشی اتحاد توده مردم همان جامعه. محل تولد و جایگاه هر انسان در هر کشور و در هر مکانی، تنها قراردادی است که هر کس با خود می بندد و دلیلی بر مقدس شمردنش از دید منطقی وجود ندارد.
بر خلاف تصویر رایج، مسئله ملی یک معضل اجتماعی نیست که فعالین ناسیونالیسم، این مساله را تبدیل به مشکل اجتماعی کرده اند. کودکی که متولد می شود نه مذهب دارد و نه ملیت. اما فاکتور هائی پیرامونش است که با آن خود و افکارش را میسازد. اگر فاکتورها ضعیف و زائد باشد این باعث می شود که انسان خود را ناآگاهانه متعلق به مذهب و یا ملیت خاصی بکند ! همان نیروئی که سنگسار انسان را به جرم به اوج رسیدن یک رابطه دوستی یعنی سکس، توجیه می کند؛ همان نیروئی که برادر و پدر ناموس پرست را وادار می کند که برای بازگرداندن عفت و شرف خانوادگی، خواهر و یا دختر و … را به قتل برساند؛ همان نیرو، انسان قوم پرست و ناسیونالیست را وادار می کند که برای دفاع از هویت کشورش جان بدهد و جان بگیرد !
خیلی ها هستند که خود را متعلق به قوم خاصی می دانند و به تاریخ و فرهنگ ملی خود افتخار می کنند اما در عین حال خیلی از این افراد حاضر هستند که آب و خاک، آداب و رسوم، افتخارات ملی و حتی اعضای خانواده خود را رها کرده و بدتر از همه خطر را به جان بخرند تا خود را به کشوری برسانند که با زبان، فرهنگ و آداب و رسوم آن هیچ آشنائی ندارند اما در آنجا از حقوق ابتدائی برخوردار هستند. این نمونه نشان می دهد که تعلق به دین و ملیت غریزی نیست، بلکه به وسیله فرهنگ جامعه، رسانه های گروهی و فعالیت یک عده تولید شده است ! به راحتی می توان گفت که مساله ناسیونالیسم سفسطه است و برای فرار از مسائل اصلی به فرعیات روی آوردن است.
باور من این است که میهن پرستی یک نوع ایدئولوژی است که در دامان مرز پرگوهر و تفکرات سنتی پرورش یافته است و خط کشی های طبقاتی نیز بر بحران این موضوع دامن می زند.
در ایران به راحتی می توان مقوله ناسیونالیسم را به فاشیسم اسلامی که علیه قشر ضعیف و کارگران زحمتکش به کار می رود ، مثال زد.ناسیونالیسم باعث جنگ و جنایت در کشورها می شود و این یک نوع غرق شدن در فقر فرهنگی است. بحث بی پایه و اساس ناسیونالیسم، تنها با ترویج آگاهی و فرهنگ از بین می رود.ناسیونالیسم در تضاد با انترناسیونالیسم یا همان جهان وطنی بودن است و سر جنگ با این تفکر نوین دارد ! ما معتقدیم که برای یکپارچگی مردم دنیا باید به این تفکر نزدیک شد و مرزها را در هم شکست.
به عنوان یک انسان اعلام می دارم که کره زمین خانه و کاشانه من است و با هر گونه تفکر مکتبی که با انسانیت سر سازش نداشته باشد از ناسیونالیسم گرفته تا مسائلی که باعث به خطر افتادن آزادی انسان ها بشود در نبرد هستم.
این را باور دارم که ناسیونالیسم ریشه در نقاب مذهب دارد و از خون و خونریزی تغذیه می شود !
همیشه بروز مشکلات داخلی هر سرزمین، باعث می شود که نظام های سرمایه داری و … مبحث ناسیونالیسم را هم بزنند . ناسیونالیسم قومی – مذهبی به مراتب از بمب اتم مخربتر ظاهر می شود زیرا فاصله بین افراد ایجاد می کند !
بیاییم برای لحظاتی به تفکر جهان وطنی بیاندیشیم و جهانی را به دور از هر گونه خط کشی و مرز بندی خواستار باشیم.