فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی واحد مالمو، سالانه با برگزاری جلسات اطلاعاتی درمورد مسائل پناهندگی، پناهجویان ایرانی مقیم در شهر مالمورا ازتصمیمات دولت سوئد واداره مهاجرت درمورد سیاست پناهنده پذ یری در کشور سوئد، مطلع میسازد. آخرین مورد چنین جلسه ای در تاریخ اول ماه ژوئن ۲۰۱۰ برگزار گردید. آقای
Jan Axelsson وکیل شناخته شده و مجرب در امورپناهندگی که هم از وضعیت و تحولات سیستم حکومتی دولت ایران ومراجع قضائی آن اطلاعات کافی دارند و هم با کیس ها ومسائل متعدد پناهندگان ایرانی آشنا هستند، ارائه کننده این اطلاعات بودند که خلاصه مسائل مطرح شده، نکات زیر میباشند:
Janتوضیح داد کیس های پناهجویان ایرانی را درحال حاضر درچهار گروه اصلی میتوان خلاصه کرد. غیرازاین دلایل اصلی، کیسهای دیگری نیزمطرح میشوند. لیکن من درپیرامون این چهارگروه صحبت میکنم.
۱- شرکت درتظاهرات واعتراضات انتخابات ریاست جمهوری:
کسانی مطرح میکنند که درتظاهرات و شورشهای خیابانی انتخابات ریاست جمهوری حدود سه سال پیش شرکت داشتند ودرآن رویدادها مسائل و مشکلاتی، ازجمله شناسائی، دستگیر ونیزتحت پیگرد قانونی قرارگرفته ومتحمل محدودیتهائی شده اند.
کسانی درگذشته نزدیک با ارائه چنین کیسهائی توانستند اجازه اقامت بگیرند. ولی تاریخ مصرف و کاربرد چنین دلایل وکیسهایی پایان پذیرفته است. صرف مطرح کردن چنین دلایلی نمیتواند درحال حاضربرای دریافت اجازه اقامت کافی باشد، مگر اینکه پناهجویان چنین دلایل را با موارد دیگر تکمیل نمایند.
۲- گروه وبلاگ نویسان:
کسانی مطرح میکنند که وبلاگ نویسی میکردند واینک که وارد کشورسوئد شده اند، کماکان در این زمینه فعالیت دارند. شانس گرفتن اجازه اقامت ازاین طریق بالا است مشروط براینکه به نکات زیر توجه شود. اداره مهاجرت یقین دارد که گروه وبلاگ نویسان از طرف جمهوری اسلامی شدیدأ تحت کنترل و تعقیب هستند. واضح است در اینجا منظور وبلاگ نویسانی هستند که کار وفعالیت چشمگیری علیه اسلام، دولت جمهوری اسلامی و سران کار بدست آنها انجام میدهند. این نوع کار و فعالیت های سیاسی و افشاگرانه خطراتی را متوجه آنها میکند. چنانچه اداره مهاجرت تشخیص بدهد که نوع کار و فعالیتهای انجام داده شده برای دارنده آن خطری بهمراه دارد و وبلاگ نویس تحت تعقیب از ناحیه جمهوری اسلامی باشد، تسهیلات قابل توجهی در دادن اجازه اقامت میشود. گزارشات مستند و موثقی ازطرف دولت های دانمارک و انگستان گواه براذیت وآزار و نقض حقوق بشر برای وبلاگ نویسان درایران منتشر شده است. دریک مورد که یک وبلاگ نویس ازاداره مهاجرت پاسخ ردی دریافت میکند، فرد مزبوردراینمورد، علیه تصمیم اداره مهاجرت سوئد بدادگاه اتحادیه اروپا شکایت میکند که شکایت وی پذیرفته میشود. دادگاه مزبور خلاف رأی اداره مهاجرت رأی میدهد و متقاضی موفق بدریافت اجازه اقامت از کشور سوئد میشود.
یک روزنامه کثیر الانتشار سوئدی تحقیقات ارزشمندی دراینمورد انجام داده ودریک مقاله که درماه ژانویه ۲۰۱۲ منتشرکرده است مینویسد: “از پائیز سال گذشته حدود صد نفر وبلاگ نویس درایران (تا تاریخ انتشار مقاله مزبور) دستگیرشده اند که دو نفرازآنها اعدام شده اند.” جالب توجه اینجاست که ابزار تکنیکی کشف و ردیابی وبلاگ نویسان را دولت ایران ازاسرائیل خریداری کرده است. اداره مهاجرت یقین دارد که گروه وبلاگ نویسان از ناحیه جمهوری اسلامی شدیدأ تحت کنترل و پیگرد بوده و بمجرد دستگیر شدنشان تحت فشار، اذیت و آزار قرارگرفته وخطرات جدی تهدیشان میکند. درصورتیکه اسم وعکس وبلاگ نویس همراه مطالب منعکس شود، متن ومحتوای وبلاگ بمراتب چشمگیرترشده و متقائد کردن اداره مهاجرت درمُحق بودن برای دریافت اجازه اقامت مؤثرتر خواهد بود.
اگروبلاگ نویسی بگوید که درایران بدلایل رعایت مسائل امنیتی برای خود وخانواده ام نمیتوانستم مقالات و مطالبم را باعکس وهویت واقعی خودم منتشر کنم، امری که کاملأ پذیرفتنی است ولی توصیه اینست که بمجرد ورود بسوئد، چنین کاری را انجام دهید. این گونه عمل کردن باعث جلب اعتماد میشود. ادامه کار به شیوه گذشته و گمنام درسوئد، نه تنها کیس شخص را ضعیف میکند، بلکه باعث سلب اعتماد میشود. مگراینکه برای این کار دلایل موجّه وقابل قبولی ازجمله، نگرانی برای خانواده درایران و نظای رآن ارائه کنید که باید بتوانید چنین ادعاها را بنحوی ثابت نمائید.
اگر درگذشته (زمانی که درایران بودید) در کار وبلاگ نویسی، فعالیتی نداشته اید و پس ازآمدن بسوئد بویژه پس از دریافت جواب ردی، به اینکار مبادرت ورزیده اید، واضح است که دلیل چندان محکم و قانع کننده ای برای اخذ اقامت نخواهد بود؛ اما هر چقدر مطالب منتشره دروبلاگ تند و تیز باشد که مأموران امنیتی وابسته بدولت ایران درخارج کشور و در داخل را متوجه شما کرده و در صورت بدام افتادن خطراتی شما را تهدید کند، کاروفعالیتتان برای اداره مهاجرت بمراتب چشمگیرتر شده و شانس قبولیتان بیشتر است. برای اداره مهاجرت مهم است که کار وفعالیت شما دراین زمینه تصنّعی و مصلحتی نباشد و انگیزه شما از اینکار و چگونگی نحوه بیاناتتان، صحت عملتان را گواهی بکند.
۳- تغییردادن دین و پشت کردن به اسلام:
تعداد قابل توجهی از پناهجویان ایرانی درکشور سوئد، بدین مسیحیت گرویده میشوند و با ارائه کیسی در این زمینه تقاضای پناهندگی میکنند. اداره مهاجرت میداند که دولت ایران دراینمورد سختگیری کرده ومرتکبین به اینکار را در صورت دستگیری، مورد اذیت و آزار قرارمیدهد. بنابراین چنین اقداماتی یکی از شیوه های دریافت اجازه اقامت شده و کماکان میشود.
برای اینکه اداره مهاجرت یقین حاصل کند که متقاضی، یک کار تصنّعی و مصلحتی میکند تا ازاینطریق اجازه اقامت بگیرد یا این رویگردانی از اسلام، یک تغییرعقیده جدی و واقعی است که از یک انگیزه و باورقلبی نشأت میگیرد، فیلترها وآزمایشات سختتری را بکار گرفته است. ازجمله این آزمونها، سؤالاتی نظیرسؤالات امتحانی دراوراقی نوشته شده است که فرد مدعی گرویدن بدین مسیحیت را بدین طریق سؤال پیچ میکنند تا در پاسخهائیکه دریافت میکنند، صحت و سقم ادعا را بررسی کنند. متقاضی با داشتن چنین کیسی، باید اداره مهاجرت را قانع کند که از دانش و معلومات کافی دراین زمینه برخور دار بوده وچنین انتخابی یک انتخاب کاملأ قلبی و عقیدتی است نه تصنّعی و مصلحتی. برای اجتناب ازاطاله کلام دراین گزارش، از ذکرسؤالات متعدد خودداری میشود وعلاقمندان به مطلع شدن ازجزئیات امر، میتوانند با فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی تماس بگیرند.
درصورتیکه اداره مهاجرت یقین داشته باشد که تغییرعقیده پناهجوازانگیزه قلبی است، او را واجد شرایط برای دریافت اجازه اقامت تشخیص میدهد. این نکته بسیار مؤثر است که متقاضی، زمینه وعلت العلل گرویدن به مسیحیت یا ادیان دیگر را عطف بماسبق بکند و با توضیحات خود اداره مهاجرت را قانع نماید که چرا نائل شدن باین تمنّیات قلبی درگذشته برایش مقدورنبود. چنانچه متقاضی بعد از دریافت پاسخ ردی باینکار مبادرت ورزد، متقاعد کردن اداره مهاجرت باین باور سختتر میشود. این نکات شامل حال کسانی میشود که با کیس گرویدن به دین بهائیت، تقاضای اجازه اقامت بکنند.
۴- فعالیت ازنوع باصطلاح SURE PLACE بعبارت بهتر، کاروفعالیت سیاسی درمحل ومکان سکونت کنونی:
چنانچه متقاضی پناهندگی کاروفعالیت سیاسی خود علیه رژیم جمهوری اسلامی را در ایران و قبل از ورودش به کشورسوئد، شروع کرده و در سوئد باین کار ادامه بدهد واین فعالیتها را بتواند ثابت کند، متقائد کردن اداره مهاجرت کار دشواری نیست و راه مناسبی برای دریافت اجازه اقامت میباشد. از طرفی جمهوری اسلامی، قادر نیست همه فعالین سیاسی را تحت کنترل داشته باشد. ازطرف دیگر، کسانی با مهارت وهوشیاری کارهای سیاسی درگذشته انجام داده اند که ازتیغ کنترل و دستگیری جمهوری اسلامی درامان مانده اند. ولی اینک امکان چنین کارهائی را درسوئد دارند که بتوانند بصورت علنی وگستر ده تر کار و فعالیت بکنند.
روشن است که هرنوع کار و فعالیت سیاسی، الزامأ واتوماتیک بدریافت اجازه اقامت منجر نمیشود.
فعالیت سیاسی مورد نظراینست که کار و تلاش و کوشش باید بنوعی برجسته شود که شاخکها وآنتنهای جمهوری اسلامی را متوجه خود کرده وشخص را تحت تعقیب و پیگرد قرار بدهد. مثلأ شخص نقش رهبری در کار و فعالیت یا فعالیتهائی را عهده دارشود که اخبار این مسئله بگوش ایادی جمهوری رسیده باشد. حتی ممکن است شخص، نقش رهبری هم نداشته باشد لیکن در اثر انجام یک کار چشمگیر، توجه مامورین جمهوری اسلامی را بخود جلب کند. نظیر اینکه شخصی در رادیو همبستگی، گوینده رادیو باشد و از این طریق مداومأ مقالات سیاسی علیه اسلام ودولت مطبوع بخواند.
بطور خلاصه آن موارد از فعالیتهائیکه علیه اسلام ومقدسات مربوطه، علیه جمهوری اسلامی و سرکردگان آنها روشنگری وافشاگری کرده واز این مجرا برای ایادی آن قابل شناخت بشود. دراینصورت اداره مهاجرت متقاعد میشود که درصورت بازگرداندن فرد بایران بکام مامورین جمهوری اسلامی افتاده وخطرات جدی تهدیدش میکند. ایشان درابتدای صحبتهایشان اشاره کردند تعلق و وابستگی گروهی به جریانهای شناخته شده برای اداره مهاجرت، کاررسیدگی به پرونده پناهجورا راحتتر میکند. زیرا اداره مهاجرت کارهای تحقیقاتی درمورد این گروهها که ازکشورهای پناهنده خیز میایند را انجام داده واز آنها شناخت نسبی وچه بسا کافی دارد. بمجرد ذکر تعلقات گروهی، اداره مهاجرت پناهجو را درکاتاگوری مربوطه قرار داده وبکارش رسیدگی میکند. سپس در مصاحبه های فردی معیار ومحک ادعاها ودلایل مطرح شده را باشناخت واطلاعاتیکه در دست دارد مورد سنجش وارزیابی قرار میدهد.
علاوه بر۴ موردیکه در بالا توضیح داده شد، نظر Jan این بود که تعلقات گروهی به کردها، اقلیتهای بلوچ، برخی گروههای جدائی خواه واستقلال طلب نظیرگروه جدائی طلب “الاهواز”، فعالین متعدد اینترنتی وسایتهای ضد رژیمی وغیره از نمونه های شناخته شده برای اداره مهاجرت میباشد. چنانچه شخص یا اشخاصی خارج از این گروهها کیسهائی ارائه میدهند، رسیدگی به پرونده چنین متقاضیان پناهندگی با تأخیر و دشواری صورت میگیرد.
موارد ذکرشده دربالا نکاتی بودند که آقای Jan Axelsson برای شرکت کنندگان درجلسه توضیح دادند. در وقت طرح سؤالات مواردی گفته شدند که دراین گزارش اهم این سؤالات و پاسخهای مربوطه را باز گومیکنیم.
سؤال: دربررسی وتحقیقات پیرامون گفته های پناهجو، آیا اداره مهاجرت دولت سوئد با مأمورین جمهوری اسلامی چه در سوئد وچه در داخل ایران، وارد بحث و گفتگو و تبادل ارتباطات میشود؟
پاسخ: نه. زیرا درچنین مواردی وکیل پناهجو، اداره مهاجرت را به افشای هویت موکل خود درنزد جمهوری اسلامی محکوم کرده و اداره مهاجرت را به این کار غیر مجازمتهم میکند.
سؤال: اگر کسی با پاسپورت واقعی خود از ایران خارج و وارد کشور سوئد شده و تقاضای پناهندگی کند، چقدر شانس قبولی یا ردی دارد؟
پاسخ: متقاضی در اینجا یک بار منفی دارد. ولی چنانچه کاروفعالیت چشمگیری انجام بدهد که اداره مهاجرت متقاعد شود، درصورت بازگشت به کشورش، خطرجدی درکمینش است، احتمال گرفتن اجازه اقامت زیاد است.
سؤال: کسی با اجازه کار بسوئد آمده ولی صاحبکار اینک کاری ندارد که او را استخدام کند. در ضمن کاریاب، اجازه تحصیل دردانشگاه را هم دارد، سرنوشت وی چگونه میشود؟
پاسخ: اززمانیکه صاحبکار قبلی به اوجواب رد داده است، کاریاب سه ماه فرصت دارد تا کار جدیدی را پیداکرده وبدین طریق مجددأ تقاضای اجازه اقامت بکند. درطول این سه ماه لازم نیست کشور سوئد را ترک کند. چنین کاریابی میتواند به ادامه تحصیل بپردازد. منتهی هزینه تحصیل و زندگی را باید خودش متقبل شود.
سؤال: چنانچه کسی ازیکی دیگر از کشورهای اروپائی تقاضای ویزا کرده ولی دوست دارد بدلایلی ازجمله داشتن قوم و خویش درسوئد تقاضای پناهندگی بکند، آیا شانسی دارد؟
پاسخ: نه. فرد باید ازهمان کشورتقاضای پناهندگی بکند. حتی اگرپایش رابه آن کشورنگذاشته باشد.
سؤال: تا چه مدت اثر انگشت در بایگانی (بانک اطلاعات) باقی میماند؟
پاسخ: حداقل ده سال.
سؤال: چنانچه خانواده ای هنگام تقاضای پناهندگی، فرزند زیرهیجده ساله داشته باشند، ولی دقیقأ هنگام اخذ تصمیم برای دادن اجازه اقامت، فرزند مربوطه بالای هیجده سال شده باشد، آیا جواب مثبت دریافت اجازه اقامت شامل وی هم میشود؟ پاسخ: نه. فرد مزبور باید برای اجازه اقامت خود دلایل اقناعی داشته باشد. این تصمیم متاسفانه خیلی غیرعادلانه میباشد، ولی برای اداره مهاجرت یک معیارمحسوب میشود. بطورکلی هر قانونی تبصره هائی دارد که میتوان ازاین راه وارد بازی شد. مثلأ اگرچنین فردی مدعی شود، درصورت بازگشت به ایران، هیچگونه کفیلی درآنجا ندارد ازطرفی چه بسا جمهوری اسلامی او را دستگیر کرده وانتقام پدر یا مادررا ازاو خواهد گرفت، راه مفری برای چنین شخصی وجود دارد. همچنین اگرچنین شخصی درطول مدت انتظارتوانسته باشد حداقل بمدت شش ماه کارسفید و قانونی کرده و تمام موازین و استانداردهای یک استخدامی درسوئد را انجام داده و درزمان تصمیم گیری، این کاررا بمدت یکسال داشته باشد شانس موفقیتش زیاد است. البته باید پاسپورت داشته باشد.
سؤال: یک خانمی بعنوان همزی وارد سوئد میشود. ولی پس از مدت کوتاهی این رابطه بهم میخورد. لیکن زن تمایل دارد که درکشور سوئد ماندگار بشود ونمیخواهد پاسپورت و مدارک هویتی خود را تحویل اداره مهاجرت بدهد، چه راهی برای وی وجود دارد؟
پاسخ: راهی وجود ندارد. مخصوصأ اگر مدت کمی درسوئد اقامت داشته باشد.
سؤال: سازمانهای مدافع حقوق زن، تلاش میکنند که قانون دو سال تحمل اجباری زنانی را که برای برقراری باصطلاح رابطه همزیستی به شوهرانشان میپیوندند را لغو کنند. البته درمعنی واقعی این قانون سه سال است نه دوسال. چنانچه زنی قبل ازانقضای اینمدت، مورد خشونت، اذیت وآزار مرد مربوطه قراربگیرد، آیا راه گریزی برایش وجود دارد که بتواند اجازه اقامت بگیرد؟
پاسخ: برای سهولت امر و رعایت حقوق انسانی ازچنین اشخاصی، فرق نمیکند زن یا مرد، اداره اتباع بیگانه سابق، قانونی تصویب کرد چنانچه فردی دراین کیس مورد اذیت وآزار قرارمیگیرد بتواند ثابت کند که درحق وحقوق او اجحاف شده وبه لحاظ روحی وجسمی متحمل مضایقی شده است، میتواند اجازه اقامت دریافت کند. اثبات اثرات اذیت وآزارجسمی – فیزیکی کاردشواری نیست لیکن اثبات اثرات روحی و روانی چنین موارد نامرئی دشوار است. اما غیر ممکن نیست. چنانچه شخصی به لحاظ روحی وروانی تحت فشارو تحت اذیت وآزار قرار گرفته باشد، نا گزیر برای برون رفت از مشکلات با اشخاص، نهادها ومراجع ذیصلاح درارتباط بوده وگواهی آنهارا با خود دارد. ارائه چنین گواهی و مداواها، مضاف برگفته ها وادعاهای فرد، دلایل معتبری برای دریافت اجازه اقامت هستند. باید توجه داشت، چنانچه شخص مورداذیت وآزار قرار گرفته، اگر مدت کوتاهی درسوئد اقامت داشته باشد، حتی مورد ضرب و شتم قابل توجهی هم واقع شده باشد، شانس چندانی برای دریافت اجازه اقامت ندارد.
سؤال: یک زن کرد بهمراه بچه ش، بدلیل جنگ و دعوا و خشونتهای قبیله ای ازکردستان ایران فرارکرده است آنطورکه وی ادعا میکند، او از ناحیه قبیله مخالف، به اعدام محکوم شده ومیخواهد با دردست داشتن چنین کیسی، درکشور سوئد اجازه اقامت بگیرد. اداره مهاجرت ازاومدرک میخواهد که وی چنین ادعائی را ثابت کند. زن مزبورچه مدرکی میتواند ارائه کند؟
پاسخ: اغلب اوقات، ازارائه کردن مدرک برداشت نادرستی استفهام میشود. منظور اداره مهاجرت این نیست که قبیله مخالف و دشمن این زن باید مدرک کتبی دال برقتل وی را صادرکند! چنین مدرکی وجود ندارد. منظور اداره مهاجرت اینست که این زن گواهی امر و صحت و سقم مسئله را بصورت قابل استناد و محکمه پسند باید ارائه دهد.
سؤال: وقتیکه یک پناهجو پاسخ ردی گرفته و پلیس طی نامه ای به او احظاریه میفرستد که باید با ما همکاری کنی، بعبارت بهتر، منظور پلیس چنین است که بیا و خودت را تحویل ما بده تا به ایران دیپورت کنیم. آیا فرد میتواند به پلیس بگوید، دلایلی جدیدتری دال براینکه من کار و فعالیتهائی را انجام داده ام که درصورت باز گشت به ایران جانم درخطراست و لذا از دیپورتم خودداری کنید؟
پاسخ: پلیس دراینمورد تصمیم گیرنده نیست بلکه مجری اوامر است. چنین تغییر وتحولات جدید منجر به تجدید نظر در دیپورت شدن را باید به اداره مهاجرت اطلاع داد. درصورتیکه اداره مهاجرت به اهمیت امر واقف شده و قانع شود که لازم است در پرونده شخص تجدید نظر کند، دستور توقف دیپورت به پلیس میدهد تا پرونده مورد بررسی نهائی قرار بگیرد. چنانچه فرد تحت پیگرد، قبل از تصمیم نهائی اداره مهاجرت دستگیرشده و در بازداشتگاه بسر ببرد، شخص میتواند از بازداشتگاه حتی به زبان فارسی اداره مهاجرت را ازاتفاقات ورویدادهای پیش آمده اخیر مستحضر کند.
سؤال:لطفأ درمورد سرمایه گذاری درسوئد که بتوان از اینطریق اجازه اقامت گرفت توضیحاتی بدهید.
پاسخ: سرمایه گذاری، بستگی بنوع وسوژه کاردارد که متحمل چه هزینه هائیست. آنچه که محرز است کسیکه قصد سرمایه گذاری دارد و وارد سوئد میشود، باید بعنوان تنخواه گردان مبلغ ۲۰۰۰۰۰ کرون برای تأمین معاش خود که بتواند دو سال روی پای خود بایستد، بحساب بانکی واریز کند. اگرسرمایه گذاری توسط دو نفر فی المثل زن وشوهری صورت میگیرد، این مبلغ ۳۰۰۰۰۰ کرون است. چنانچه فرزند بالای ۱۸ سال دارند، برای هر فرزند مبلغ ۱۰۰۰۰۰ کرون باید درحساب مورد نظر واریز کنند.
مدت دریافت اجازه موقت از این مجرا اینک دوسال شده است. درحالیکه قبلأ یکساله بود. بطور کلی دریافت اجازه اقامت از طریق سرمایه گذاری بمراتب سختتر شده است. بزرگترین مشکل جدی، دانستن زبان سوئدی است. یعنی کسیکه یک مغازه یا رستورانی دایر میکند باید در حد رفع نیاز زبان سوئدی بلد باشد. اگرسرمایه گذارادعا کند، من برای اموراداری این پروژه شریکی دارم که زبان سوئدی بلد است و کارها را پیش میبرد، اداره مهاجرت پاسخ میدهد که صاحب کاردرعمل شخص دیگری غیر از شماست نه شما. دراینصورت شما میتوانید در استخدام چنین شخصی باشید و از طریق موازین استخدامی امور خود را پیش ببرید. البته انواع کارهائی نظیر واردات و صادرات وجود دارد که الزامی برای دانستن زبان سوئدی نیست. پرواضح است، بستگی باین دارد که پروژه کار چیست.
معیارهای درآمد حقوقی وسایرهزینه های تعیین شده برای یک استخدامی باید با نرم واستانداردهای تعیین شده در جامعه سوئد مطابقت کند. چنین شخص واشخاصی حتمأ باید پاسپورت داشته وقانونی وارد کشور سوئد شده باشند. وقتی که یک استخدامی ازاین طریق توانست دو سال کار بکند، میتواند اجازه اقامت دائم بگیرد.
تهیه وتنظیم از
فاضل نادری از مسئولین فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی